در قسمت دوم سریال، فریرن پس از پایان سفرش با مهمانی قهرمان، به دنبال تلاش جدیدی برای خودش میشه. اون به هیمل و بقیه میگه که میخواد به دنبال جادو باشه، و واقعاً همینطور هم میشه. توی طول سفرش، فریرن همیشه برای کمک به مردم شهر، انتظار یه گریمور (کتاب جادو) به عنوان دستمزد داره. ولی اگه فریرن فقط دنبال جادو بود، مطمئناً به دنبال بهترین جادوهای دنیا میگشت. اما برعکس، خیلی از طلسمهایی که فریرن میگیره، کاملاً احمقانهان. با این حال، فریرن این طلسمهای احمقانه رو فقط به خاطر خودش نمیگیره. دلیل خیلی دلگرمکنندهتری داره. وقتی فریرن دوستانش رو توی جنگ با نفرینها از دست داد، ارزش زندگی رو بیشتر از هر چیز دیگهای درک کرد. اون به این نتیجه رسید که هر کسی، حتی اگر جادوگر ضعیفی باشه، ارزش احترام و کمک داره. با پذیرفتن طلسمهای احمقانه از مردم، فریرن بهشون نشون میده که بهشون احترام میذاره و میخواد بهشون کمک کنه. اون میخواد به مردم یاد بده که هر کسی میتونه جادوگر باشه، حتی اگر قدرت زیادی نداشته باشه. فریرن با کارهایش دنیا رو به مکانی بهتر تبدیل میکنه. اون به مردم یاد میده که به همدیگه احترام بذارن و بهشون کمک کنن. اون الهامبخش همه ماست تا دنیا رو به جای بهتری تبدیل کنیم.
از همون اول که فریرن فرن رو به عنوان شاگرد پذیرفت، نشون داد که حاضره هر چی رو به عنوان دستمزد قبول کنه، حتی اگه احمقانه باشه. یکی از اولین نمونههاش این بود که یه گریموری از فلام قبول کرد، که هم خودش و هم فرن میدونستن جعلیه. با گذشت زمان، فریرن بیشتر و بیشتر طلسمهای احمقانه و بیفایده رو در ازای کمک به مردم قبول میکرد، مخصوصاً برای فرن و استارک. این کارش باعث میشد که به عجیبترین و بیفایدهترین طلسمها دسترسی داشته باشه، مثل طلسم شیرین کردن انگور ترش، یا طلسم درست کردن یخ تراشیده.
هر چی فریرن طلسمهای احمقانهتر جمع میکرد، عجیبتر میشدن. بعضی از بیفایدهترین طلسمهایی که فریرن قبول کرده عبارتند از:
در فصل 79، فریرن حتی طلسمی رو قبول میکنه که بهش اجازه میده "پنکیک رو کاملاً برگردانه". شاید فرن هم از فریرن یاد گرفته باشه، چون اون هم یه طلسم احمقانه رو به عنوان دستمزد قبول کرده. فرن به عنوان پاداش قبولی در امتحان جادوگر کلاس یک، طلسمی رو میخواد که لباسهای شسته شده رو به طور بینظیری تمیز کنه. در دنیای فانتزی فریرن، طلسمها نقش مهمی در زندگی روزمره مردم دارن. طلسمها تقریباً مثل علم و تکنولوژی در دنیای واقعی هستن. جادوگرها سالها زمان و تلاش صرف میکنن تا اصول جادو رو یاد بگیرن و طلسمهای جدید رو توسعه بدن. از این نظر، طلسمهای احمقانه هم یه سنت دیرینه جادویی رو نشون میدن. البته، این طلسمها میتونن برای ماجراجوییهایی که بیشتر وقت خود رو در جاده میگذرونن، مفید باشن. اما فریرن خودش نیازی به استفاده از جادو برای آسونتر کردن زندگی خودش نداره.
پس چرا فریرن این طلسمهای احمقانه رو قبول میکنه؟ دلیلش شخصیتر از این حرفاست. فریرن بعد از مرگ دوستانش در جنگ با نفرینها، ارزش زندگی رو بیشتر از هر چیز دیگهای درک کرده. اون معتقده که هر کس، حتی اگه جادوگر ضعیفی باشه، ارزش احترام و کمک رو داره. با پذیرفتن طلسمهای احمقانه از مردم، فریرن بهشون نشون میده که بهشون احترام میذاره و میخواد بهشون کمک کنه. اون میخواد به مردم یاد بده که هر کسی میتونه جادوگر باشه، حتی اگه قدرت زیادی نداشته باشه. فریرن با کارهایش دنیا رو به مکانی بهتر تبدیل میکنه. اون به مردم یاد میده که به همدیگه احترام بذارن و بهشون کمک کنن. اون الهامبخش همه ماست تا دنیا رو به جای بهتری تبدیل کنیم.
با اینکه طلسم برگرداندن کامل پنکیک خیلی مسخره به نظر میرسه، ولی برای فریرن خیلی مهمه. اولش، فریرن به فرن میگه که این فقط یه کار مهربونانه از طرفشه، ولی فرن میدونه که چیزی بیشتر از این هست. در واقع، پذیرفتن طلسمهای بیفایده و گریمورها، چیزیه که فریرن از هیمل یاد گرفته، و نشون میده که چقدر از سفر با مهمانی قهرمان رشد کرده.
فریرن بالاخره تو فصل 77 مانگا به فرن و استارک گفت که چرا طلسمهای احمقانه رو به عنوان دستمزد قبول میکنه. دلیلش اینه که این کار تقریباً همون چیزیه که هیمل قبلاً انجام میداد.
هیمل هیچوقت نمیخواست افرادی که نجاتشون میداد یا تو سفرش بهش کمک میکردن، احساس کنن که بهش بدهکارن. به همین خاطر، حتی بیفایدهترین چیزها رو هم به عنوان دستمزد از مردم شهر قبول میکرد.
هیمل میگفت که زبالههای یه نفر، گنج یه نفر دیگهست. پاداش واقعی هیمل این بود که میتونست به کسی که نیاز داره کمک کنه. اگه به هیمل بستگی داشت، اصلاً از کسانی که بهش کمک میکردن، جایزهای قبول نمیکرد، اما میدونست که این باعث میشه احساس کنن چیزی بهش بدهکارن.
برای فریرن، پذیرفتن حتی احمقانهترین طلسمها یه روشه که وقتی به مردم کمک میکنه، احساس بدهکاری رو از معادله حذف میکنه.
از اول سریال، فریرن به مهمانی قهرمان میگه که میخواد برای پیدا کردن جادو سفر کنه. این سفر بعد از مرگ هیمل یه چیز دیگهای میشه، ولی فریرن بازم از گشتن دنبال گریمورهای کمیاب دست برنمیداره. سفر فریرن برای پیدا کردن جادو هیچوقت تموم نمیشه، ولی به یه چیز بزرگتر از چیزی که اولش فکر میکرد تبدیل میشه. در مورد نوع جادوهایی که فریرن قبل از مرگ هیمل قبول میکرد، زیاد چیزی نمیدونیم، ولی احتمالاً سختگیرتر بود. تمایل تازهیافته فریرن به قبول کردن گریمورهای جعلی و جادوهای احمقانه به عنوان دستمزد، نشوندهنده رشد شخصی اون و تاثیری هست که حاضره اعتراف کنه هیمل روی زندگیش گذاشته. اگهچه فریرن اولش سفر دهسالهاش رو با مهمانی قهرمان به عنوان یه محدودیت برای هزاران سال زندگیش میدید، مرگ هیمل بهش نشون داد که چقدر اشتباه میکرده. تمایلش برای یادگیری بیشتر درباره انسانیت مستقیماً با احساس دردی که بعد از مرگ هیمل حس کرد تحریک شد.
فریرن با تصمیمگیری برای مطابقت با استانداردهایی که هیمل تعیین کرده بود، نشون میده که واقعاً تا چه اندازه هیمل رو میشناخته، شاید حتی بیشتر از هر کس دیگهای در دنیا. قبول کردن طلسمهای احمقانه به عنوان دستمزد فقط یکی دیگه از راههایی هست که فریرن یاد هیمل رو گرامی میداره و وصیتش رو فراتر از پایان سفر قهرمان ادامه میده.
جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.