شرح: هیراگی اوتنا، یه دختر جادویی معمولی، آرزو داره مثل قهرمانایی که بت می کنه باشه. یه روز، یه شخصیت طلسم پیشنهاد می کنه تا رویای اون رو محقق کنه.
نقد و بررسی: قسمت اول این سریال یه داستان شرور رو شروع می کنه، اما با پتانسیل تغییر طرف در نهایت. این سریال یا خیلی ناراحت کننده است یا یه چرخش جدید و هیجان انگیز توی ژانر دختر جادوییه. مطمئناً بخشهای ناراحتکنندهای در موردش وجود داره، اما اینطور نیست که این بخشها فقط توی این سریال وجود داشته باشن. خیلی از سریالهای دختر جادویی قدیمی هم بخشهای ناراحتکنندهای داشتن. حتی Sailor Moon هم، که یه سریال خیلی محبوبه، بخشهای مشکلساز خودش رو داشت. برای کسانی که به این سریال پایبند هستن، احتمالاً هرچه پیش میره، منحرفتر میشه. چون این سریال با کشف هویت x یه زن جوان هم سروکار داره. این اتفاق فقط توی بزرگسالی نمی افته. خیلی زودتر از اون اتفاق می افته و شکل می گیریم.
هیراگی با احساساتش دست و پنجه نرم میکنه، اما ما میبینیم که حتی توی مدرسه هم کمکم خودشو نشون میده، چون یه نوجوان طبیعیه که با این احساسات دست و پنجه نرم کنه. هنوزم میخواد از ونالیتا دور باشه، ولی این اتفاق به این زودیها نمیافته.
بدتر از اون اینه که هیراگی توی دنیای بیرون هم x رو پیدا میکنه و این باعث میشه که حتی با اینکه انکار میکنه، متوجه بشه که علاقهای به اون داره. خیلی جالبه که "دختران جوان برای اولین بار در معرض x" از طریق یه مجله باشگاه که "پیدا کرده" باشه، ولی میدونیم که ونالیتا از علت این کار خبر داره و این باعث میشه که اون رو حتی بیشتر به این ماموریت متعهد کنه.
این یه موقعیت آسون و جالبه چون هیراگی چطوری واکنش نشون میده، چون قدرت درونش عملاً در حال عبور از وجودشه وقتی اونها رو میخونه. البته، انجام این کار در حالی که توی یه معبد مخفی میشه به این معنیه که اون به خاطر این کار به حالت تبدیل شده و اتفاقاً معبدی هست که یکی از دخترهای جادویی وقت خودش رو صرف تمیز کردنش میکنه. این منجر به یه مبارزه ناخوشایند میشه چون هیراگی اصلاً سعی نمیکنه مبارزه کنه - ولی در نهایت حریف خودش رو به یه شکلی مقید میکنه که هیجان رو افزایش میده.
این انیمه سعی میکنه ونالیتا رو به عنوان هدف دختران جادویی جا بزنه که برای طلسمهای بعد/جهان خودشون تلاش میکنن. اعتماد به ونالیتا غیرممکنه و خودشم اینو قبول داره، ولی مرد، هیراگی خیلی سادهلوحه.
نیمه دوم انیمه با دخترهای جادویی که سعی میکنن بفهمن چطوری با هیراگی برخورد کنن، سر و کار داره. یکی از اونا سعی میکنه برای هیراگی تله بذاره، ولی خیلی بد پیش میره.
هیراگی در نهایت توسط هیراگی اسیر میشه که یه هیولای شمعی غولپیکر درست کرده تا اونو نگه داره و موم داغ رو روش بپاشه، چون دنبال همه پیچیدگیهاست. خوشبختانه، همه چیز طبق برنامه پیش نمیره و کائوروکو هم چند تا ترفند تو آستینش داره که یه چالش خیلی خوب ایجاد میکنه و به هیراگی نشون میده که اونقدرا هم راحت حریفانش رو شکست نمیده.
اما هیراگی چطوری با این شکست برخورد میکنه؟ این چیزیه که مهمه، چون اون به جای اینکه تسلیم بشه، فقط در تسلط بر حریفانش جالبتره.
خلاصه: قسمت دوم انیمه اتفاقات زیادی رو رقم میزنه. دو سکانس اکشن مجزا هم داریم که به روشهای خیلی متفاوتی با هم متفاوتن. یکی اکشنه و یکی دیگه --. چند تا دیدگاه مختلف برای دیدن این انیمه وجود داره. من هنوز هم احساس میکنم که ممکنه کسی از این انیمه وحشت کنه و پخش جریانیش رو به خاطرش لغو کنن. من هدفشون رو کاملاً درک میکنم و دوست دارم که با تبدیلش به یه داستان بیداری -- و منشأ شرور، کاری متفاوت و در عین حال صریح انجام بدن. ولی من همچنین میدونم که چرا ارائه این انیمه در بسیاری از بازارها یک پیشنهاد فوقالعاده مضحکه.
جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.