از وقتی انیمههای فصلی تو اوایل دهه 2010 شروع شدن، محتوایشون روندها و مراحل مختلفی رو طی کرده که هر کدوم چند سال طول کشیده. ترند دختر هیولا رو «Monster Musume» در سال 2015 شروع کرد، ترند دبیرستان نبرد جادویی با عناوینی مثل «Irregular at Magic School»، «Asterisk War» و «Civalry of a Failed Knight» که همگی نسبتاً نزدیک به هم ظاهر شدن. هنوزم تو اعماق چرخه isekai هستیم (و خیلی از ما احتمالاً از دیروز منتظر گذشتن اونیم) اما تو اوایل دهه 2010 یه نوع جدید از روند در حال ظهور بود. انیمههای «به دام افتاده در یه بازی». این احتمالاً توسط بزرگترین انیمه سال 2012، «Sword Art Online» به راه افتاد. SAO ژانر «به دام افتاده در یه بازی» رو اختراع نکرد و از سریهای قبلی مثل فرنچایز «.hack//» تاثیر گرفت. اما باعث شد شرکتهای مختلف کپیکار و انیمهساز تلاش کنن تا از این موفقیت سود ببرن.
خیلی از isekaiها، به ویژه اونایی که مربوط به اواسط دهه 2010 هستن، مثل «Overlord» در سال 2016، از عناصر این زیرژانر استفاده میکنن. اما تو اون سریهای دیگه، معمولاً اکشن زیادی وجود داره. حتی تو «No Game No Life» در سال 2014، بازیهای OP، طلسمهای جادویی فراوان، باسها و این ایده که اگه تو بازی بمیری، واقعاً میمیری.
با این حال، یه انیمه «به دام افتاده در یه بازی» وجود داره که این روند رو میشکنه. اگه فکر نمیکنی انیمهای «به دام افتاده در یه بازی» میتونه بدون اکشن زیاد وجود داشته باشه، باید «Log Horizon» 2013 رو ببینی.
Log Horizon داستان گروهی از بازیکنان رو دنبال میکنه که تو بازی آنلاین واقعیت مجازی «Elder Tale» گیر افتادن. برخلاف خیلی از isekaiهای دیگه، «Log Horizon» بر روی جنبههای سیاسی و اجتماعی بازی تمرکز داره. شخصیتها باید یاد بگیرن که چطور با هم کار کنن تا در این دنیای جدید زنده بمونن.«Log Horizon» یه انیمه متفاوت و جالبه که ارزش دیدن رو داره. اگه از isekaiهای معمولی خسته شدین، حتماً این انیمه رو امتحان کنین.
10 سال گذشته، اما هنوز هیچ ایسکائیای داستان کوه لاگ هورایزن رو تکرار نکرده. اکثر ایسکاییها روی ایده گیر افتادن توی یه بازی تمرکز میکنن. یا یه کارمند خسته از کارش که توی یه بازی گیر میافته و با یه دختر کوچولو ازدواج میکنه، یا یه ایدهی مشابه دیگه. اما لاگ هورایزن اینطور نیست. این یه داستان پیچیده و واقعگرایانهتر از بقیه ایسکاییهاست. شخصیتهای داستان از اول قبول میکنن که توی یه بازی گیر افتادن، و هدفشون اینه که یه جامعه جدید بسازن. اما ساخت یه جامعه کار آسونی نیست. اول باید همه رو با هم متحد کرد و قوانین و مقرراتی رو وضع کرد. و برای این کار، کسی باید رهبری کنه. و خب، برای این کار، شیرو وارد ماجرا میشه. شیرو یه پسر عینکیه که به عنوان یه شرور شناخته میشه.
Log Horizon یه حس واقعیتری نسبت به بقیه ایسکاییها داره. چند قسمت اولش صرف کاوش دنیای بازی و ناامیدی از اینکه شخصیتها ممکنه برای همیشه گیر کنن توش میشه. این چیزیه که توی بقیه ایسکاییها کمتر دیده میشه. معمولاً قهرمان داستان از گیر افتادن توی دنیای بازی خوشحاله یا براش مهم نیست.
اما Log Horizon روی زندگی شخصیتها قبل از بازی هم تمرکز داره. خیلی از این شخصیتها بزرگسال هستن و میخوان به خونه برگردن. بنابراین، داستان فرعی اصلی سریال به تلاش برای کشف راز گیر افتادن این همه آدم توی دنیای بازی اختصاص داره.
اما این نوع چیزها زمان میبره. بنابراین، ماجراجویان قبول میکنن که باید توی این دنیای بازی زندگی کنن. اونا شروع میکنن به ساختن یه جامعه. اما این کار بدون درگیریهای سیاسی امکانپذیر نیست.
چیزی که Log Horizon رو واقعاً متمایز میکنه، شیفتگیش به درام سیاسیه. این سریال فقط اکشن، کمدی و هیجان نداره. بلکه شخصیتهاش در مورد مسائل مهمی مثل نابرابری ثروت هم بحث میکنن.
من این موضوع رو خیلی دوست دارم. تماشای بحث شخصیتها در مورد مسائل سیاسی خیلی جذابه. Log Horizon مثل یه دوره مقدماتی در مورد سیاست داخلی و خارجیه.
البته، این موضوع ممکنه برای همه جذاب نباشه. اما من فکر میکنم که Log Horizon یه سریال عالیه که ارزش دیدن رو داره.
الان که مردم کلی ویدیوهای طولانی 4 ساعته درباره تاریخ، تحلیل یا توضیح موضوعات مختلف میبینن، ممکنه Log Horizon هم جذابتر باشه. اگه طرفدارای انیمه چیزی شبیه به این رو از شخصیتهای انیمه ببینن، ممکنه بیشتر خوششون بیاد. Log Horizon یه فرصت نادره هم هست چون موضوعش سیاسته. سیاست توی خیلی از انیمهها مطرح نمیشه، پس دیدنش توی یه بازی isekai جالبه.
من عاشق ژانرهای "Rebuilding Society" هستم. دیدن این که شخصیتها دور هم جمع میشن، سازمان تشکیل میدن، نوآوری میکنن، میسازن و خلق میکنن، خیلی جذابه. دو مورد از انیمههای مورد علاقه اخیر من، That Time I Got Reincarnated as a Slime و دکتر استون هستن. وقتی به گذشته نگاه میکنم، فکر میکنم عشقی که به Log Horizon داشتم، توی این دو انیمه هم وجود داره. اما حتی امروز، تعداد کمی از انیمهها به اندازه Log Horizon به این موضوع پرداختهاند. Log Horizon طیف وسیعی از سیاست داخلی گرفته تا سیاست خارجی و حتی انتخابات رو در بر میگیره.
توی Log Horizon، سیاست داخلی با موضوع مالیات شروع میشه. شیرو، رهبر انجمن صنفی، طرحی میزنه که تالار صنفی رو بخره. این تالار صنفی مثل یه بانک واقعیه و قدرت خیلی زیادی به شیرو میده. شیرو خیلی هوشمند و استراتژیکه و به خاطر همین بهش "شرور عینکی" میگن. اما این به این معنی نیست که سیاست توی Log Horizon خستهکننده باشه. شیرو برای خرید تالار صنفی، همبرگر میفروشه! یه سریال در مورد سیاست توی یه بازی isekai که مسائل اقتصادی رو هم مطرح کنه، خیلی جذابه. قدرت بازار همبرگرهایی که توسط زنهای زیبا توی دنیای بازی فروخته میشه، خیلی باحاله.سیاست خارجی هم توی Log Horizon مطرح میشه. کنفرانس میز گرد بیشتر وقتش رو صرف انجام یه توافق تجاری با اتحادیه شهرهای آزادی ایستال میکنه. توی این دنیا، NPCها شخصیتهای کاملی هستن، نه مثل نسخه قبلی بازی که فقط ماموریت و کوئست میدادن. شخصیت اصلی این تلاش، کروستیه که با شاهزاده خانم لنسیا از خانواده کوئن رابطه برقرار میکنه.همه چیز با یه انتخابات واقعی تموم میشه. این انتخابات خیلی سیاسیه و دو طرف با کمپین و همه چیز با هم رقابت میکنن. این انتخابات نقطه اوج همه ایدههای سیاسی توی Log Horizon هست.من قصد دارم برای مدتی از سیاست توی Log Horizon فاصله بگیرم، اما اگر علاقه مند هستی، میتونی تجزیه و تحلیل دقیق و عمیقی بکنی.
Log Horizon پر از سوالات بیپاسخه. مثلاً، چه کسی این همه آدمو توی الدر تایل گیر انداخته؟ چرا بازی کمکم بیشتر و بیشتر توی زندگی روزمره این آدما جا میافته؟ این "نابغهها" که بعداً توی سریال ظاهر میشن کی هستن؟ این آدما چطوری میتونن برن خونه؟ توی سرورهای دیگه غیر از منطقه یاماتو (ژاپنی) چه خبره؟
این سریال انقدر به این سوالات میپردازه که حتی صحنههای اکشنش هم برام جذاب نیست. من فقط میخوام بدونم که چی میشه! مثلاً، یه قوس کامل به این بچههای کوچولو که برای اولین بار دارن تلاش میکنن، اختصاص داده شده. این قوس هم درسهای زیادی درباره اهمیت تلاش کردن برای رسیدن به هدف رو بهمون میده.
Log Horizon یه سریال عالیه که با کلی سوال بیپاسخ، ذهنت رو درگیر میکنه. حتی آهنگ آغازینش هم عالیه. انیماتورها حتی یه صحنه کوتاه به گروه MAN WITH A MISSION دادن که توش با ماسک گرگ دارن به یه سخنرانی گوش میدن. این صحنه خیلی باحال بود.
منظورم اینه که این آهنگ افتتاحیه یکی از بهترین آهنگهای افتتاحیه انیمهایه که تا حالا شنیدم. این ستایش زیادیه، چون انیمههای زیادی با آهنگهای افتتاحیه خوب وجود دارن. انتخاب کردن پنج تا آهنگ افتتاحیه برتر انیمه خیلی سخته، ولی این آهنگ قطعاً یکی از اونهاست.
Log Horizon یک سریال خیلی پیچیده و عمیقه که فقط در 63 قسمت داره به موضوعات زیادی میپردازه. این سریال نه تنها مسائل سیاسی و داستانی رو بررسی میکنه، بلکه داره درام رامکامی، اکشن، ماجراجویی، رقابت، ترور، داستانهای مربوط به دوران بلوغ، و حتی یک نقشه بزرگ برای تصاحب دنیا رو هم پوشش میده.
علاوه بر این، زیباییشناسی Log Horizon هم خیلی جالبه. چیزی در مورد ترکیب فضای سبز سرسبز با ساختمانهای متروک شهر خیلی جذابه.
Log Horizon یه سریال فوقالعادهایه که به همهچیز داره. اگه از ایسکایهای معمولی خسته شدی و دنبال یه سریال جذاب و متفاوت هستی، Log Horizon رو بهت پیشنهاد میکنم.صداپیشههای Log Horizon هم عالی کار کردن. مایک یاگر که صداپیشه شیرو هست، خیلی خوب نقشش رو بازی کرده. جاد ساکستون هم که صداپیشه آکاتسوکی هست، خیلی باهاش هماهنگه. بقیه صداپیشهها هم خوب بودن.دنیای Log Horizon خیلی بزرگ و پر از جزئیاته. داستان سریال هم خیلی خوبه، ولی متاسفانه کامل نشده. چون نویسنده سریال، مامارو توئونو، به خاطر فرار مالیاتی، درگیر مشکلاتی شد. فصل سوم سریال با وجود این مشکلات ساخته شد، ولی معلوم نیست که فصلهای بعدی ساخته بشه یا نه.Log Horizon یه سریال خیلی متفاوته. شخصیتهای سریال استراتژی، برنامهریزی، شوخی، یادگیری، سیاست، اقتصاد و مبارزه میکنن. دشمنان هم همیشه کسانی نیستن که توی جنگلها کمین میکنن، بلکه ممکنه کسانی باشن که قدرت و سلاح دارن.خیلی ناراحتم که Log Horizon ناتمام مونده. هیچ ایسکای دیگهای تا حالا نتونسته به اون سطح برسه. Log Horizon به اندازه خودش به اون قله نزدیک شده، ولی هنوز کامل نشده.
جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.