انیمه مرخصی روزانه ی آقای ویلن قسمت 3: بعنوان عضوی از سازمانی شرور، ژنرال ماموریت پیدا میکنه تا به زمین هجوم بیاره و بشریت رو حذف کنه. منتها حتی موجود ماورای خاکی ای مثل اون هم، نیاز به زمانی برای استراحت داره. حتی تکاوران—تیمی که وقف شکست دادن ژنرال و همکارانش شدن—سد راه بازدیدش از پانداها تو باغ وحش، خریدن بستنی از مغازه، و لذت بردنش از روز مرخصیِ بدون اعمال شرورانه اش که استحقاقش رو داره، نمیشن.
نقد و بررسی قسمت دوم انیمه Mr. Villain's Day Off
خب، باید بگم که Kyuujitsu no Warumono-san برای همه نیست. ولی خب، برای من یه جورایی کار میکنه. شاید بیشتر از یک جور، راستش. وقتی اولین بار این قسمت رو دیدم، خوشم اومد، ولی بعدش یه جورایی توی ذهنم فرو رفت و آخرش کاملاً درگیر اتفاقاتی که میافتاد شدم. دلم میگه که این یه نمایش ساده نیست، بلکه اراده و توانایی عمیقتر رفتن و داستانگویی رو داره. فکر میکنم این یکی از اون چیزاییه که میتونی فقط سطحی نگاهش کنی، ولی اگه عمیقتر بری توش، چیزای بیشتری پیدا میکنی.
خب، همه چیزای پاندا نمی تونه منو یاد کافه Shirokuma بندازه، ولی فکر می کنم یه جورایی شبیه همن. وسواس وارومونو سان خیلی هم غیرواقعی نیست - خیلی از آدما تو ژاپن (و حتی غیر ژاپنی ها) هم وسواس پاندا دارن. چرا که نه؟ پانداها خیلی بامزه ان. ولی وسواس ژنرال به پانداها فقط یه چیز عجیب و غریب نیست که توش یه رهبر شیطان صفت حیوانات رو دوست داره - ما متوجه میشیم که اون واقعاً یه پسر خوبه. همه این کارای کوچیک و اتفاقی مهربونی (مثل اینکه نگران کارمند کوچیک تازه کارش میشه که اضافه کاری کرده و اونو می فرسته خونه) به یه الگو تبدیل میشن.
اگه به کارما اعتقاد داری، این حرکت باعث شد ژنرال یه جعبه کلوچه پاندا هدیه بگیره، ولی من کاملاً متوجه میشم که چرا نمیتونه خودش رو مجبور به خوردنشون کنه. بعداً، تصمیم گرفت یه روز PTO تو هفته بذاره تا بتونه بررسی کنه که دم پانداها چه رنگیه (من واقعاً تا حالا به این فکر نکرده بودم). چیزی تقریباً ذن در مورد بیداری طولانی اون تو محوطه پاندا وجود داره. و همراه اون تو تمام مدت یه پسر کوچولو هم هست که به نظر میرسه به اندازه وارومونو از تماشای اون مجذوب شده. بعد از سه ساعت، باتری دوربین تموم شد و تحت نظر نگران کارکنان، جفت بالاخره به چیزی که برایش اومده بودن رسیدند (و آره، اونها سفیدن).
تعامل بین ژنرال و پسر بهترین قسمت این قسمته. دوباره تو باغ وحش با همدیگه ملاقات میکنن، جایی که پسر به وارومونو سان یاد میده که چطور خرگوشها رو درست نوازش کنه. اون همچین به طور معمول میگه که مادرش بهش گفته دامپزشکی غیرممکنه (که خیلی ضایعه). میبینی که این واقعاً وارومونو سان رو عصبانی میکنه، و اون تمام تلاشش رو میکنه تا پسر رو تو چارچوبی که کارش در نهایت کشتن حیواناته، تشویق کنه.
و تو راه خونه دوباره با رنجر رد روبهرو میشه که زیر بارون تو ایستگاه اتوبوس گیر کرده. نه تنها از مبارزه امتناع میکنه چون دوجین تخممرغ برای تمرین تاماگو حمل میکنه، بلکه بعداً برمیگرده و یه چتر، یه کیسه تنقلات و یه راهنما به ایستگاه میده تا بوت بشه. به من بگو این بالاتر از ادب حرفهای نبود؟
ببین، اینجا جاییه که من فکر میکنم این سریال واقعاً عمیق میشه. به نظر میرسه یه جورایی داره به ماهیت مهربونی فکر میکنه (تقریباً تمام کاری که وارومونو سان انجام میده اینه که مهربونی رو توی طول روز پخش میکنه). با این حال، این کاملاً با ماموریت و دلیل کامل حضورش روی زمین مغایرت داره، و من به نوعی فکر میکنم در مقطعی سریال قراره با این موضوع مقابله کنه. من هنوز متقاعد نشدهام که Kyuujitsu no Warumono-san قدرت ماندگاری داره، اگه قلاب کمدی واقعاً همه چیز رو در اختیار داشته باشه، ولی من شروع به باور کردم که اینطور نیست.
جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.