انیمه فریرن قسمت 20: پادشاه شیاطین شکست خورده و گروه قهرمانان پیروز، قبل جدا شدن از هم به خانه برمیگردند. آن چهار نفر - فریرن جادوگر، هیمل قهرمان، هیتر کشیش و اِیسن جنگجو - درمورد یک دهه سفر خود صحبت میکنند تا زمان خداحافظی فرا برسد. ولی گذر زمان برای اِلفها متفاوت است و فریرن، شاهد مرگ آهسته تک تک همراهان خود میشود. قبل از مرگ، هیتر موفق میشود شاگرد جوانی به نام فِرن را به فریرن بسپرد. به دلیل علاقه اون اِلف به جمع کردن جادو، آن دو سفری بیهدف را شروع میکنند و مکانهایی که گروه قهرمانان قبلا رفته بودند را دوباره میبینند. در طول این سفر، فریرن کم کم متوجه پشیمانی خود از فرصتهای از دست رفته برای روابط صمیمیتر با همراهانش -که دیگر مردهاند- میشود.
نقد و بررسی قسمت 19 انیمه فریرن: فراتر از پایان سفر
آرک امتحان شکارچی فریرن خیلی خوبه. از سبک آرک هاگوارتز Mahoutsukai no Yome خیلی بهتره. این اپ هم خیلی بهتر از هفته گذشته بود، چون اون مشاجره حوصله سر بر بین دو تا بالش در آغوش گرفته شده با فریرن نبود. هنوز این چرخش وقایع رو خیلی باورپذیر نمیدونم، ولی این به این معنی نیست که پتانسیل خوبی نداره.
باورم نمیشه بگم چقدر امتحان شکارچی رو دوست دارم. اما خب، برای اینکه یه نویسنده بتونه این موضوع رو خوب پیش ببره و قانعکننده باشه، باید خیلی خاص باشه. این کار سختیه، ولی یامادا کانهیتو نویسندهای با هوش و ذکاوته و احتمالاتی در این نوع سناریو وجود داره که میتونه ازشون برای ایجاد علاقه روایی استفاده کنه.
فکر نمیکنم این بهترین راه برای Sousou no Frieren باشه که وقت خودش رو صرف این موضوع کنه، ولی خب، نمیتونم بگم که واقعاً مرتبط نیست. پس برای من کمترین مقاومت اینه که فقط باهاش همراه بشم و امیدوار باشم که انتظاراتم برآورده میشن.
بالاخره به اصل مطلب رسیدیم. این اولین آزمایش واقعاً در مورد گرفتن یک سکو نیست، اما مهمه. هدف اینه که از دزدیده شدن چیزهایی که از مهمانهای دیگه برداشتی جلوگیری کنی.
به همین دلیله که گرفتن یک سکو (که غلاف فرن خیلی سریع انجامش میده، از طریق وسایلی که با ما به اشتراک گذاشته نمیشن، جالبه) باعث نمیشه که از حباب بیرون بیای و با قهوه و کروسانت به سالن عزیمت برای مرحله بعدی بری. بلافاصله یک طرف دیگه ظاهر میشه تا تلاش کنه استهل رو بدزده - که باعث خوشحالی اوبل خستهکننده میشه، چون فقط بهانهای میخواد تا چندتا جادوگر رو بکشه.
یکی از اعضای حزب حمله کننده، ویربل، یه جادوگر درجه دو بود که تو ارتش حسابی کار کرده بود. اما قبل از اینکه دعوا حسابی شروع بشه، صدای غرش از دریاچه وسط حباب آزمایشی بلند شد. ویربل بلافاصله فهمید که این غرش از لاوین میاد.
فریرن یه نقشه داشت، مثل همیشه. اون یه طلسم داشت که میتونست پرندههای زیر 50 سانتیمتر رو گیر بندازه. ایدهاش این بود که دریاچه رو منجمد کنه و سکو رو مجبور کنه برای آب به جای دیگهای بره. بعد از اون، از کان میخواست چالههای آبی با مانا درست کنه که پرندهها رو بترسونه.
فریرن کنار حوض «تمیز» ایستاد و بیحرکت منتظر موند. اِلفها تو این کار خیلی خوب بودن. اون ماناشو سرکوب کرد و منتظر موند تا پرندهای برای دزدیدن غذای تازه بیاد.
یه حزب دیگه که باهاش آشنا میشیم، به سرپرستی دنکن، یه جادوگر درجه دو و به وضوح یه مرد (احتمالاً یه کوتوله) با تجربه قابل توجهه. من فکر میکنم که اون در مورد توانایی جادوییاش خودش رو تحقیر میکنه، ولی دنکن به وضوح بیشتر با آرامش و زیرکی خودش معامله میکنه تا در زندگی پیروز شه. اون قبل از هر کس دیگه برنامه فریرن رو بررسی میکنه. شاید این حال و هوای امتحان شکارچی باشه، ولی وقتی به اون دو فکر میکنم، یاد نترو "ذهن مانند یک گیاه" میافتم. در حالی که دو زیگوت باهاش بیصبرانه اصرار به اقدام دارند، دنکن خوشحاله که استراحت کنه و وقت خودش رو بگذرونه، چون میدونه فریرن چارهای جز نشان دادن خودش در زمان فرارسیدن اون نخواهد داشت.
خب، میشه حدس زد که فریرن تو نبرد با دنکن پیروز میشه. ولی خب، مشخصه که امتحان شکارچی برای فیلتر کردن افراد ضعیفه، ولی آیا برای فیلتر کردن افراد غیراجتماعی هم هست؟ فریرن یه موجود غیراخلاقیه، ولی آیا دنکن رو که به نظر میرسه یه آدم بدی نیست، میکشه فقط برای اینکه بتونه تو امتحان شکارچی قبول بشه؟ این سناریو خیلی شبیه به مانگایه که ازش الهام گرفته شده، و میتونه فرصت خوبی باشه تا بیشتر در مورد بیشوجوی کهن و مرموز این مجموعه بدونیم.
جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.