انیمه Kingdom: Season 5 قسمت 3: در دورهي جنگهاي بين ايالات در چين باستان (سال 221-475 پيش از ميلاد) "شين" و "شو" ، دو يتيم زمان جنگ در ايالت "شين" هستند. روياي آنها درخشش در ميدان جنگ است. اما روزي يکي از وزراي قصر، "شو" را به همراه خود ميبرد. در درگيري بر سر قدرت، که به شکست "شو" و همراهانش ميانجامد، "شو" نيمهجان خود را به روستايشان ميرساند. کمي بعد، "شين" با پسري به نام "اي سي" روبرو ميشود که شباهت بسياري با "شو" دارد. او پادشاه "قلمروي" شين است؛ و در نهايت به امپراتور "شي هوانگدي" تبديل ميشود.
نقد و بررسی قسمت دوم انیمه امپراطوری فصل 5
واقعاً داره عصبیم میکنه که هفته نامه پادشاهی مدام اسم چینیها رو اشتباه میگه. تازه این کار رو توی یه روز شلوغ مثل یکشنبه ژاپن که من باید 27 تا برنامه دیگه رو هم مدیریت کنم، انجام میده. من واقعاً نمیتونم با همه این برنامهها هماهنگ بشم و توی این فصل باید به خودم استراحت بدم. بنابراین ازتون میخوام اگه اسمی رو اشتباه شنیدید (یا اصلاً اسم خاصی رو نگفتم)، صبر کنید. من مطمئنم که شما میدونید من در مورد کی صحبت میکنم.
این عملیات شین و دیائو رو خیلی حرص داد، هم از نظر نظامی و هم از نظر شخصی. خب شین که یه ژنرال 8 هزار نفری جوان و بیتجربهس و دیائو هم همینطور. اما معمولاً با غریزه و اعتماد به نفس همدیگه موفق میشن. ولی فرمانده دوم چینگ شی یه سر و گردن ازشون بالاتر بود. اون کمین تو جنگل (با استفاده از رودخونههایی که مهاجمان ازشون بیخبر بودن) خیلی بد بود، ولی تازه شروع بود.
غرق شدن در گرفتن اون تپه خالی از سکنه یه اشتباه بزرگ بود، و راستش رو بخوای، این اشتباه مال دیائو بود. اون دو تا تپه هدف اصلی ماموریت نبودن که هوان یی به نیروی فی شین داده بود. هدف اصلی این بود که خط مقدم رو در سمت دور تپه مرکزی ایجاد کنیم. ما توی تمام طول ماموریت توسط دماغه هدایت میشدیم و اون مسیر انحرافی به کینگ شی و پیشتازش اجازه داد که زودتر از ما به تپه اصلی برسن.
کیان لی با یه مشکل دیگه هم مواجهه: واحد پیشاهنگش یه سکونتگاه (و نشانههایی از سکونتگاههای دیگه) رو تو جایی که فقط شبیه جنگل به نظر میرسید، پیدا کرده. ظاهراً مردم محلی نمیدونن که جنگ داره برمیگرده سرشون، ولی همونطور که ستوان کیان لی میگه، این الان اصلاً مشکل اونها نیست. تصمیم کیان لی برای رفتن جلو و هشدار دادن به روستاییها (به عنوان یه مهاجم، نه کمتر) میتونه یه اشتباه پرهزینه باشه. کیان لی هم جوانه - فقط 20 سالشه، که سن قانونی فعلی ژاپن برای نوشیدن الکله - و این داره اینجا یقهشو میگیره.
حالا که فی شین دوباره توی کمین افتاده (واقعاً یه روز بد برای شینهاست)، هر دو سگ بزرگ خودشون دارن وارد میشن. هوان یی چون ظاهراً چارهای نداره چون شین اشتباهات زیادی کرده، و چینگ شی چون میخواد رودررو با هوان یی بجنگه و اون رو شکست بده (این خیلی شخصی به نظر میرسه). ولی با اینکه همه چیز به نظر میرسه که داره خراب میشه، هوان یی خیلی نگران به نظر میرسه، مخصوصاً چون قبلاً بهترین کارتش رو بازی کرده و غول Ze Nuo و گروه راهزنهاش رو توی پیشاهنگ دشمن آزاد کرده. هوان یی خیلی چیزه، ولی احمق نیست، و به نظر میرسه که همه یا بیشتر این اتفاقات رو پیشبینی کرده بود...
جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.