انیمه Osho no Ko که یک سریال موفق در فصل بهار 1402 است یک سریال درام ، موزیکال و آیدول که تمرکز خاصی بر صنعت آیدول و دروغ های زیادی که آنها به مردم گفتند دارد. میتوان گفت Osho no Ko یک تضاد با صنعت سرگرمی آیدول و انیمه هایی با ژانر آیدول است. که این انیمه را به طرز عجیبی مشابه با انیمه Zombie Land Saga میکند.
با اینکه انیمه Zombie Land Saga یک انیمه کمدی است و Osho no Ko جدیتر از آن، هر دو انیمه به وضوح دخترانی غمگین را به تصویر میکشند که به معنای واقعی برای صنعت آیدول میمیرند. و حاضرن برا شانس دومی برای ستاره شدن هرکاری کنند. اما تفاوت هایی نیز وجود دارد. روبی هوشینو دوباره متولد شده و ساکورا میناموتو به عنوان یک زامبی برای ساخت موسیقی با شیطان قرارداد بسته است. حتی مرگ هم نمیتواند آنها را از قراردادشان رها کند. نکته ای تلخ در مورد صنعت آیدول.
این مورد که افراد مشهوری مانند نوازندگان، آیدول ها و باید بین زندگی شخصی و کاری که دارند تعامل ایجاد کنند یک موضوع شناخته شده است. اما این مورد در مورد آیدول ها صدق نمیکند. آنها در عوض ورود به صنعت آیدول تمام زندگی شخصی خود را باید فدا کنند. تا جایی که حتی اگر طرفداران متوجه شوند که آیدول محبوباش حتی یک رابطه عاطفی دارد ممکن است به آنها حمله کنند. هیچ طرفداری دوست ندارد ایرادی در آیدول به اصطلاح کامل خود ببیند. به همین دلیل از آیدول ها میخواهند که زندگی شخصی خود را به هیچ عنوان افشا نکنند تا تصویر ساخته شده از آنها به عنوان یک آیدول خدشه دار نشود. از این رو میتوان گفت که هر آیدول یک زامبی متحرک است. درحال مرگ، متحرک، موجودی جدید و غیر طبیعی که ممکن است همه دوستش داشته باشند. این فقط زندگی واقعی استعاری این آیدول ها است. اما در Zombie Land Saga و Oshi no Ko با روند مرگ و تناسخ این استعاره ها واقعی تر میشوند.
در انیمه Zombie Land Saga ، هر هفت عضو Franchouchou زامبیهای واقعی هستند که برای ایجاد یک گروه آیدول در استان Saga، از جمله Sakura Minamoto، قهرمان داستان زنده شدهاند. او در آرزوی تبدیل شدن به یک آیدول در زندگی واقعی بود، سپس با برخورد کامیون درگذشت و یک دهه بعد به عنوان زامبی به زندگی بازگشت. ساکورا به عنوان یک موجود بدون گوشت و خون به عنوان یک شخص کاملا جدید متولد شده پس میتوان گفت که وی چه از درون و چه از بیرون یک فرد کاملا جدید است. و میتوان گفت تنها دلیل زنده بودن وی حرفه آیدولی میباشد و دلیلی دیگر برای بقا ندارد. در انیمه Oshi no Ko نیز میتوان بیمار جوانی به نام سارینا که به عنوان طرفداری از آی هوشینو جان خود را از دست داد مثال زد. سپس این دختر به عنوان دختر آی هوشینو ، روبی مجدد به زندگی بازگشت. که آرزوی تبدیل به یک آیدول موفق مانند مادرش را دارد.
هر دوی این شخصیت ها به ویژه ساکورا در صنعت آیدول گرفتار شده اند و هویت قبلی خود را به طور کامل از دست داده اند تا بتوانند به یک چهره عمومی و مشهور تبدیل شوند. آنها هر کدوم یک معامله سیاه برای تبدیل به ستاره شدن و موفقیت انجام دادند و نمیتوانند آن را فسخ کنند. صنعت آیدول به گونه آنها را به تصویر میشکد که هویت این دختران را در ازای محبوبیت میگیرد. شبیه به شیطانی که ازای استعداد و شهرت روح کسی را درخواست میکند. آنها مانند افسانه رابرت جانسون هستند که با شیطان معامله ای انجام داد تا یک موسیقیدان با استعداد شود.
انیمه های Oshi no Ko و Zombie Land Saga هر دو دارای شخصیت هایی هستند که برای تبدیل شدن به آیدول های موسیقی با شیطان معامله کردند و برای همین تبدیل شدن فداکاریی های بسیاری را انجام دادند. این شخصیت ها حتی برای انجام این کار خود مرگ را به چالش کشیدند. این شخصیت ها با دور انداختن خود قدیمی شان به زامبی تبدیل میشوند تا دوباره به عنوان چیزی که انسانی به نظر نمیرسد دوباره متولد شودند. و در این راه، آنها نه تنها یک انتقاد از صنعت آیدول بلکه یک نوع تقلید تاریک از آنچه به معنای یک پروتاگونیست انیمه است محسوب میشوند.
هر انیمهای میتواند شخصیتی را به تصویر بکشد که هدفش تغییر شخصیت برای تبدیل شدن به فردی قویتر، خوشبختتر، با اعتماد بنفس بیشتر یا موفقتر در پایان داستان باشد، همانطور که اکثر اثار داستانی هم هستند. پروتاگونیستها در همه سبکهای انیمه با رویاهایی از رهایی از شخصیت قبلی خود و تضحیاتی برای ساختن شخصیت جدید خود همراه هستند، از یک نینجا که به هوکاگه تبدیل شود تا پسری که به تایتان تبدیل شود و یا یک پسر بلوند لاغری که به بالغترین نماد صلح برای دههها تبدیل میشود.
اما با این حال، در حالی که این فرایندهای تبدیل الهامبخش و دلنشین هستند، اما "اوشی نو کو" و "زامبی لند ساگا" این فرایند را به سمتی تیره هدایت میکنند تا یک روایت آشنا ولی نگرانکننده از شخصیتهای اصلی علاقهمند به موسیقی را خلق کنند. در این راه، "اوشی نو کو" و "زامبی لند ساگا" ساختار روایتی مشابه و شخصیتهای پویا در ساکورا و روبی دارند، اما همچنین به صورت سخت بر صنعت آیدل انتقاد میکنند که دختران با آرزوهای برافروخته را به قتل میرساند و آنها را به عروسکهای گوشتی تبدیل میکند تا جماعت آنها را دوست داشته باشد، همچنین با تبدیل مرگ یک فرد به چیز واقعی، این انتقاد را بیشتر میکند. این در "زامبی لند ساگا" به طور خندهدار و لمسکننده بود، اما در "اوشی نو کو" یک یادآوری سرشار از این است که مردم برای آیدول شدند باید چه چیز هایی را فدا کنند و حتی راه برگشتی از این قرارداد شیطانی وجود ندارد.
جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.