انیمههایی که اقتباسی از بازی هستند، معمولاً در مقایسه با انیمههای دیگر کمتر مورد توجه و علاقه قرار میگیرند. دلایل این مسئله میتواند به عوامل زیر برگرداند
همچنین میتوان گفت که انیمههایی که اقتباسی از بازی هستند، در بسیاری از موارد به دلیل عدم موفقیت در انتقال تجربه کاربری به دنیای انیمه، به محبوبیت کمتری نسبت به بازی اصلی دست پیدا میکنند. در واقع، برخی از بازیها دارای عناصری هستند که در انیمه به سختی قابل انتقال هستند، مانند احساس واقعیت و نفوذ کاربر در داستان و شخصیتهای بازی.
به علاوه، برخی از بازیها دارای دنیاهای فانتزی و علمی-تخیلی هستند که در انیمه به سختی قابل به تصویر کشیدن هستند. برای مثال، بازیهایی مانند World of Warcraft و Final Fantasy دارای دنیاهای فراگیر و پیچیدهای هستند که نیاز به معرفی و توضیحات جزئی دارند که در انیمه به سختی قابل ارائه هستند.
در نهایت، میتوان گفت که انیمههایی که اقتباسی از بازی هستند، همچنان میتوانند برای طرفداران بازی جذاب باشند و موفقیتهایی هم داشتهاند. با این حال، به دلیل چالشهایی که در انتقال تجربه کاربری به دنیای انیمه وجود دارد، این نوع از انیمهها برای جذب مخاطبین خارج از مخاطبین بازی، ممکن است کمتر موفق باشند.
همانطور که گفته شد، انیمههایی که اقتباسی از بازی هستند، معمولاً با چالشهایی روبرو هستند که ممکن است باعث کاهش جذابیت آنها برای بعضی از مخاطبین شوند. برای بررسی این چالشها بیشتر، به برخی از مهمترین مسائل مربوط به این نوع از انیمهها اشاره میکنیم:
۱- تفاوت در اندازه و پیچیدگی داستان: انیمههایی که اقتباسی از بازی هستند، معمولاً دارای داستانهای پیچیده و بلند مدت هستند که نیاز به بیشترین توجه و ذهنیت دارند. در عین حال، انیمهها به دلیل محدودیتهای زمانی، مجبورند تا داستان را به صورت خلاصه و سریعتری روایت کنند که این مسئله ممکن است منجر به فراموش کردن جزئیاتی از داستان شود و در نتیجه تجربه مخاطبین را بهم بریزد.
۲- تفاوت در شخصیتها: شخصیتهای بازیها معمولاً به دلیل نیاز به ایجاد تعاملات بین بازیکن و بازی، به صورت پیچیدهای طراحی شدهاند. در عین حال، انیمهها به دلیل طول محدود و نیاز به تمرکز بر داستان، اغلب نمیتوانند این شخصیتها را به خوبی به تصویر بکشند و این مسئله ممکن است باعث کاهش جذابیت انیمه برای طرفداران بازی شود.
این تفاوت در تجربه کاربری ممکن است باعث شود که طرفداران بازی نتوانند به همان شدت و لذتی که از بازی بهره میبرند، از انیمه لذت ببرند. علاوه بر این، گاهی اوقات تفاوتهایی در جزئیات بازی و انیمه به وضوح قابل مشاهده هستند که ممکن است باعث ایجاد نارضایتی در طرفداران باشند. به عنوان مثال، شخصیتها و قدرتهای آنها در بازیها بسیار پیچیده و متنوع هستند، اما در انیمهها بسیاری از این جزئیات را نمیتوان به خوبی به تصویر کشید.
محدودیتهای زمانی: بسیاری از بازیها به دلیل طولانی بودن داستان و پیچیدگیهای آن، ممکن است به شکل انیمه به همان شدت جذاب و موثر نباشند. در عین حال، اگر داستان بازی به خوبی برای انیمه بهینه سازی شود، ممکن است به نتیجهای موفق منجر شود. به عنوان مثال، سری بازیهای Resident Evil با داستان پیچیده و جذابی که دارد، به شکل انیمه به مشکل برخورد نخواهد کرد ولی انیمههایی که فقط بر اساس داستانهای ساده و یک بعدی بازی ساخته شدهاند، ممکن است به مشکل برخورد کنند.
تفاوت در شیوه روایت، میتواند باعث شود که انیمههایی که اقتباسی از بازی هستند، برای برخی از طرفداران خیلی جذاب نباشند. به عنوان مثال، در بازیهای RPG مانند The Elder Scrolls، کاربران خود شخصیتهای بازی هستند و در دنیای بازی زندگی میکنند. این بازیها دارای داستان پیچیده و جذابی هستند که از شخصیتهای مختلف تشکیل شده است. با این حال، در انیمههای اقتباسی این بازیها، کاربران دیگر خود شخصیت نیستند و به تنهایی تماشاچی هستند. این تفاوت شاید برخی از طرفداران بازیهای The Elder Scrolls را از تماشای انیمههای اقتباسی آن منع کند.
در نهایت، با توجه به تفاوتهای بین بازیها و انیمهها، بسیاری از انیمههای اقتباسی از بازیها، ممکن است به شکل کامل نتوانند احساس موفقیت کنند و محبوبیت بیشتری نسبت به بازی نداشته باشند. با این حال، چندین انیمه موفقی وجود دارد که اقتباسی از بازی هستند و توانستهاند محبوبیت خوبی داشته باشند. برای مثال، انیمه Castlevania، اقتباسی از بازی با همین نام است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و مورد استقبال بسیاری از طرفداران قرار گرفت.
جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.